دیکشنری
داستان آبیدیک
زود گذر
english
1
general
::
glancing, shadowy, fleet, sweepy, momentary, perishable, passing
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
زوجه غیر مدخوله
زوجیت
زوجین فاقد اولاد از هم می باشند
زوجین فاقد فرزند مشترک
زود
زود باشید
زود باور
زود باوری
زود خوردن
زود رس
زود رنج
زود رنجی
زود زود
زود فهم
زود گداز
زود گذر
زود گذری
زودباور
زودباوری
زودبزود
زودبند
زودپذ
زودتر از
زودخشم
زودخشمی
زودخیز
زودخیزی
زودرس
زودرسی
زودرنج
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید